نام رودی است که از کوههایی در نزدیکی کابل سرچشمه میگیرد. رجوع به فی تحقیق ماللهندص 130 شود، نام محلی در حدود کابل: پس لشکر از راه درۀ زیرقان و غوروند بکشیدندو بیرون آمدند. (تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض ص 247)
نام رودی است که از کوههایی در نزدیکی کابل سرچشمه میگیرد. رجوع به فی تحقیق ماللهندص 130 شود، نام محلی در حدود کابل: پس لشکر از راه درۀ زیرقان و غوروند بکشیدندو بیرون آمدند. (تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض ص 247)
دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع در 6هزارگزی غرب هرسم و جنوب شرقی شاه آباد. دشت و سردسیر است. سکنۀ آن 325 تن است که مذهب تشیع دارند و به لهجۀ کردی تکلم می کنند. آب آن از رود خانه ماشالگان و سراب هرسم تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب، چغندر قند، توتون، و شغل مردم زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد، و از طریق چشمه سنگی اتومبیل نیز میتوان برد. این ده به قلاجیرنیز معروف است. زیارتگاه امامزاده حسن در بالای کوه مجاور آبادی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع در 6هزارگزی غرب هرسم و جنوب شرقی شاه آباد. دشت و سردسیر است. سکنۀ آن 325 تن است که مذهب تشیع دارند و به لهجۀ کردی تکلم می کنند. آب آن از رود خانه ماشالگان و سراب هرسم تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب، چغندر قند، توتون، و شغل مردم زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد، و از طریق چشمه سنگی اتومبیل نیز میتوان برد. این ده به قلاجیرنیز معروف است. زیارتگاه امامزاده حسن در بالای کوه مجاور آبادی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان آشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در20 هزارگزی جنوب فلاورجان و یکهزارگزی شوسۀ مبارکه به سفید دشت. هوای آن معتدل و دارای 1804 تن سکنه است. آب آنجا از زاینده رود تأمین میشود محصول آن غلات و برنج و صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان آشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در20 هزارگزی جنوب فلاورجان و یکهزارگزی شوسۀ مبارکه به سفید دشت. هوای آن معتدل و دارای 1804 تن سکنه است. آب آنجا از زاینده رود تأمین میشود محصول آن غلات و برنج و صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 21هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو فیروزآباد به گیودز پائین واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 172 تن سکنه است. آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 21هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو فیروزآباد به گیودز پائین واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 172 تن سکنه است. آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایر. در 21000گزی شمال خاوری شهر ملایر و 6000 گزی شمال باختری راه اتومبیل رو ملایر به شاوه اراک. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 92 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایر. در 21000گزی شمال خاوری شهر ملایر و 6000 گزی شمال باختری راه اتومبیل رو ملایر به شاوه اراک. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 92 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در 108000گزی شمال میناب و 6000گزی باختر راه مالرو میناب به گلاشکرد. دارای 10 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در 108000گزی شمال میناب و 6000گزی باختر راه مالرو میناب به گلاشکرد. دارای 10 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام یکی از طوایف لر که به خدمت هزاراسف و برادران وی پیوستند و ایشان را قوت و شوکت زیادت شد و با اتابک تکلۀ سلغری چند نوبت به جنگ پرداختند. (از تاریخ گزیده). رجوع به تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی ص 40 و 42 شود
نام یکی از طوایف لر که به خدمت هزاراسف و برادران وی پیوستند و ایشان را قوت و شوکت زیادت شد و با اتابک تکلۀ سلغری چند نوبت به جنگ پرداختند. (از تاریخ گزیده). رجوع به تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی ص 40 و 42 شود
دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 42500 گزی باختر ورزقان و 29 هزارگزی راه مالرو ارابه رو تبریز به اهر، کوهستانی و معتدل است، سکنۀ آن 230 تن است، آب آن از چشمه و رود خانه کلو تأمین میشود، محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 42500 گزی باختر ورزقان و 29 هزارگزی راه مالرو ارابه رو تبریز به اهر، کوهستانی و معتدل است، سکنۀ آن 230 تن است، آب آن از چشمه و رود خانه کلو تأمین میشود، محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
ده کوچکی است از دهستان تامین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 46000 گزی جنوب باختری میرجاوه و 15000 گزی باختر راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان تامین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 46000 گزی جنوب باختری میرجاوه و 15000 گزی باختر راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
پستانداریست از راسته سم داران از دسته زوج سمان از گروه نشخوار کنندگان و از تیره تهی شاخان که جهت استفاده از پشم و شیر و گوشتش آنرا اهلی کرده بصورت گله های بزرگ نگهداری میکنند. برخی نژاد های گوسفند نر دارای شاخ مورب و حلقوی و پیچ دار میباشند و در این صورت بنام قوچ نامیده میشوند ولی گوسفند ماده متعلق بهر نژادی که باشد بطور عام بنام میش خوانده میشود. بهترین نژاد های گوسفند عبارتند از: نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است و گوسفند قره گل که پشمهایش دارای جعد خاصی است گوسپند ضان جمع گوسفندان گوسفند ها. یا گوسفند تسلیم. گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، شخصی که در کمال تسلیم باشد (ایهام بدو معنی) : دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند. (شانی تکلو)
پستانداریست از راسته سم داران از دسته زوج سمان از گروه نشخوار کنندگان و از تیره تهی شاخان که جهت استفاده از پشم و شیر و گوشتش آنرا اهلی کرده بصورت گله های بزرگ نگهداری میکنند. برخی نژاد های گوسفند نر دارای شاخ مورب و حلقوی و پیچ دار میباشند و در این صورت بنام قوچ نامیده میشوند ولی گوسفند ماده متعلق بهر نژادی که باشد بطور عام بنام میش خوانده میشود. بهترین نژاد های گوسفند عبارتند از: نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است و گوسفند قره گل که پشمهایش دارای جعد خاصی است گوسپند ضان جمع گوسفندان گوسفند ها. یا گوسفند تسلیم. گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، شخصی که در کمال تسلیم باشد (ایهام بدو معنی) : دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند. (شانی تکلو)
نوعی مربا که از برگهای گل سرخ و شکر (یا قند) در آفتاب پرورش دهند و آن بمنظور تقویت و لینت مزاج تجویز میشده گلشکر گلنگبین: قرص لیموی و گوارشت لطیف عنبر گلشکر باشد و گلقند و شراب دینار. (بسحاق اطعمه)، (استعاره) لب معشوق: طرب فزایی گلقند نکته پردازش سرور مرغ چمن بر پر مگس بندد. (ملاطغرا)
نوعی مربا که از برگهای گل سرخ و شکر (یا قند) در آفتاب پرورش دهند و آن بمنظور تقویت و لینت مزاج تجویز میشده گلشکر گلنگبین: قرص لیموی و گوارشت لطیف عنبر گلشکر باشد و گلقند و شراب دینار. (بسحاق اطعمه)، (استعاره) لب معشوق: طرب فزایی گلقند نکته پردازش سرور مرغ چمن بر پر مگس بندد. (ملاطغرا)
آنکه اجازه دارد با پرداخت حقی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند، شخصی که واسطه میان مالک و زارع است و چند بنه را بعنوان یک واحد زراعتی اداره میکند (در تهران مستعمل است)
آنکه اجازه دارد با پرداخت حقی در قسمتی از ملک دیگری زراعت کند، شخصی که واسطه میان مالک و زارع است و چند بنه را بعنوان یک واحد زراعتی اداره میکند (در تهران مستعمل است)
ضرطه بدبو، سخنان لاف و گزاف و هرزه. توضیح در دیوان خاقانی چاپ عبدلرسولی ص 377 آمده: حاسد چو بیند این سخنان چو شیرومی سرکه نماید آن سخن گوز گند او. رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و شعوری نیز بیت را بهمین وجه ذکر کرده اند اما در دیوان چاپ دکتر سجادی ص 368 مصراع دوم چنین است: چون سر که گردد آن سخن لور کند او. همچنین جهانگیری و شعوری بیت ذیل را از مولوی آورده اند: از بوسها بر دست او و ز سجده ها بر پای او وز گوز گند شاعران و زدمدمه هز ژاژخا. ولی مصراع دوم این بیت هم در دیوان کبیر چاپ آقای فروزانفر ج 1 ص 22 چنین آمده: وز لور کند شاعران وز دمدمه هر ژاژخا
ضرطه بدبو، سخنان لاف و گزاف و هرزه. توضیح در دیوان خاقانی چاپ عبدلرسولی ص 377 آمده: حاسد چو بیند این سخنان چو شیرومی سرکه نماید آن سخن گوز گند او. رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و شعوری نیز بیت را بهمین وجه ذکر کرده اند اما در دیوان چاپ دکتر سجادی ص 368 مصراع دوم چنین است: چون سر که گردد آن سخن لور کند او. همچنین جهانگیری و شعوری بیت ذیل را از مولوی آورده اند: از بوسها بر دست او و ز سجده ها بر پای او وز گوز گند شاعران و زدمدمه هز ژاژخا. ولی مصراع دوم این بیت هم در دیوان کبیر چاپ آقای فروزانفر ج 1 ص 22 چنین آمده: وز لور کند شاعران وز دمدمه هر ژاژخا